منعق

لغت نامه دهخدا

منعق. [ م ُ ع َق ق ] ( ع ص ) کفته شده و شکافته شده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ابر پراکنده و ازهم واشده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). رجوع به انعقاق شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خوار یعنی چه؟
خوار یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز