رادفه به معنای پیوستگی و وابستگی است که در برخی متون به آن اشاره شده است. این واژه همچنین میتواند به شاخ و برگهایی اشاره کند که از درخت خرما سر برآوردهاند. در منابع مختلف، رادف به معنای پیه و ج روادف نیز آمده است که به خطوط چربی در بدن انسان اشاره دارد. این خطوط به نوعی نشانههایی از چربیهای زیر پوست هستند. از دیگر معانی رادفه میتوان به اشاره به سرین، یا بخشی از بدن، و همچنین به نفخه دوم صور اسرافیل اشاره کرد که به روز قیامت مربوط میشود. این مفهوم به نوعی نمادین است و به وقوع رویدادهای بزرگ و سختیهایی که در آن روز به وقوع میپیوندد، اشاره دارد. به عبارتی، این اصطلاحات به ما یادآوری میکنند که در زندگی ممکن است با چالشهای بزرگ و دشواریهایی مواجه شویم که باید با آنها روبرو شویم. در نتیجه، رادفه نه تنها به معانی فیزیکی، بلکه به مفاهیم عمیقتری در زندگی و اعتقادات ما مرتبط است.
رادفه
لغت نامه دهخدا
( رادفة ) رادفة. [ دِ ف َ ] ( ع ص ) در پی درآینده. || ( اِ )شاخ فزونی که از تنه خرمابن برآمده باشد. ( منتهی الارب ). رادوف. ( اقرب الموارد ). || پیه. ج، روادف. ( منتهی الارب ). رادوف. ( اقرب الموارد ). رجوع به رادوف شود. || خطهای پیه. ( از اقرب الموارد ). خطوط چربی در بدن. ( ناظم الاطباء ). || سرین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || نفخه ٔدوم صور اسرافیل علیه السلام. ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( ترجمان القرآن جرجانی ). || روز قیامت. ( دهار ). || کار سخت تر از اول. ( منتهی الارب ).