گواشمه

لغت نامه دهخدا

گواشمه. [ گ َ م َ / م ِ ] ( اِ ) دامنی را گویند. و آن مقنعه و روپاکی باشد که زنان بر سر اندازند. ( برهان ). مقنعه باشد که زنان بر سر اندازند. ( جهانگیری ). نَصیف. ( مهذب الاسماء ). || آسانی. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

( ~. ) ۱ - (اِ. ) آسانی، سهولت. ۲ - (ص. ) آسان، سهل.
(گُ ش مَ یا مِ ) (اِ. ) مقنعة زنان.

ویکی واژه

مقنعة زنان.
آسانی، سهولت.
آسان، سهل.