پالیزبانی

لغت نامه دهخدا

پالیزبانی. ( حامص مرکب ) باغبانی. بوستان بانی:
بدو گفت بهرام کای روزبه
ترا دادم این مرز و این بوم و ده
همیشه جز از میزبانی مکن
بر این باش و پالیزبانی مکن.فردوسی.