واساختن

لغت نامه دهخدا

واساختن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) حاجت کسی را برآوردن. || بازساختن. ( ناظم الاطباء ). دوباره ساختن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
حدس
حدس
جزئیات
جزئیات
نحوه
نحوه
محتمل
محتمل