هزارخوابه

لغت نامه دهخدا

هزارخوابه. [ هََ / هَِ خوا / خا ب َ / ب ِ ] ( ص نسبی ) کنایت از چشم بسیارخواب. ( آنندراج ):
بعدِ هزار شب هم اکنون شبی نخسپد
این دیده ای که شبها بودی هزارخوابه.امیرخسرو دهلوی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال نخود فال نخود فال عشق فال عشق فال پی ام سی فال پی ام سی