نائرات

لغت نامه دهخدا

نائرات. [ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ نائره. نایرات: و صرصر نایرات فتن و بلا ایشان را به خاک فنا نسپرده بود، بدو متصل شدند. ( جهانگشای جوینی ).