مقموع

مجموعه‌ای از معانی و مفاهیم که به واژه مقموع مربوط می‌شود، شامل مواردی همچون تسلط و غلبه بر چیزی است. این واژه به معنای مقهور و مغلوب نیز به کار می‌رود که در متون تاریخی و پزشکی به آن اشاره شده است. همچنین، در معنای دیگر، به شترانی اطلاق می‌شود که از بهترین و برگزیده‌ترین نوع انتخاب شده‌اند. این نوع شتران به عنوان نمونه‌هایی از کیفیت و خلوص در نظر گرفته می‌شوند. علاوه بر این، مقموع به نوعی دلالت بر ناگوار بودن و سختی در برخی از موارد دارد. این معانی نشان‌دهنده تنوع کاربرد این واژه در زبان فارسی است که به جنبه‌های مختلف زندگی و طبیعت اشاره می‌کند. به طور کلی، واژه مقموع در ادبیات و زبان فارسی به مسائلی چون تسلط، انتخاب‌های برتر و حتی چالش‌ها و مشکلات زندگی اشاره دارد.

لغت نامه دهخدا

مقموع. [ م َ] ( ع ص ) مقهور و مغلوب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( از اقرب الموارد ). || شتران که خیار و برگزیده آن برگرفته باشند. ( منتهی الارب ). شترانی که خیار و برگزیده آنها را برگرفته باشند. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || تخمه زده ناگوارد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مکعب فال مکعب فال زندگی فال زندگی