معنج

لغت نامه دهخدا

معنج. [ م ِ ن َ ] ( ع ص ) پیش آینده در کار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی