محروصه که ریشه در زبان عربی دارد، یک صفت مفعولی مؤنث است و شکل اصلی آن محروص میباشد. تحلیل ساختاری این کلمه نشان میدهد که از ریشه فعل سهحرفی «ح-ر-ص» برگرفته شده است که در زبان فارسی عموماً با مفاهیمی چون حرص، آز، طمع، یا اشتیاق شدید مرتبط است. در ساختار صرفی، پیشوند «م» و وزن فعلی حاکی از اسم مفعول است؛ بنابراین، محروص به معنای کسی یا چیزی است که مورد حرص واقع شده یا به شدت مورد توجه و آرزو قرار گرفته است. محروصه نیز مؤنث این صفت است که در متون کلاسیک فارسی برای اشاره به مؤنثِ مورد حرص واقع شده به کار میرود.
با توجه به ارجاع فرهنگی و ادبی این واژه، محروصه غالباً در متون به مواردی اطلاق میشود که از شدت مطلوبیت، کمال، یا زیبایی، مورد رغبت و حسادت شدید دیگران قرار گرفته باشد. این مفهوم میتواند در توصیف اشیا، مقامها، یا حتی صفات نفسانی به کار رود، هرچند که در ادبیات فارسی، به ویژه در شعر و نثر عرفانی یا تعلیمی، معمولاً برای اشاره به معشوق یا زیباییهای ظاهری به کار میرود که آرزوی همگان است. در این بافت، محروصه بودن، تأکیدی بر عالی بودن و نفاست آن چیز یا شخص مورد نظر است.