لانسکنه

لغت نامه دهخدا

لانسکنه. [ ک ِ ن ِ ] ( اِخ ) نامی است درقرن پانزدهم تفنگچیان مزدور آلمانی را که زیر بیرق ملی و تحت فرماندهی افسران همزبان خویش میجنگیدند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سراسیمه
سراسیمه
استفاده
استفاده
ژرف
ژرف
دارک
دارک