قیال

لغت نامه دهخدا

قیال. [ ق ُی ْ یا ] ( ع ص، اِ ) ج ِ قائل. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). رجوع به قائل شود.
قیال. ( اِخ ) نام کوهی است بلند در بادیه. ( منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

نام کوهی است بلند در بادیه