قونیزه

لغت نامه دهخدا

قونیزه. [ ق ُ زَ ] ( معرب، اِ ) شاه بانگ. ( فرهنگ فارسی معین ). و آن گیاهی است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
الم
الم
آبان
آبان
نار
نار
باسلیقه
باسلیقه