فلاتن

لغت نامه دهخدا

فلاتن. [ ف َ ت ُ ] ( اِخ ) مخفف فلاتون ( فلاطون )، و او حکیمی بوده است در زمان عیسی علیه السلام ( ! ). ( برهان ). رجوع به فلاطون، فلاطن و افلاطون شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رویت
رویت
سراسیمه
سراسیمه
حسبی الله و نعم الوکیل
حسبی الله و نعم الوکیل
اگزجره
اگزجره