واژه «فافایس» در متون کهن فارسی، بهویژه در منابع لغوی و داروشناسی سنتی مانند مخزنالادویه تألیف محمدحسین عقیلی خراسانی، بهمعنای «فاخته» آمده است. فاخته نوعی پرنده از خانواده کبوتران (Columbidae) است که بهخاطر صدای حزین و یکنواخت خود در فرهنگها و ادبیات گوناگون شناخته میشود. در فارسی میانه و در برخی گویشهای کهن، واژههایی مانند «فافایس» و «فافاییش» به جای فاخته بهکار میرفتهاند و ریشهی آن را برخی پژوهشگران برگرفته از واژههای سریانی یا آرامی دانستهاند که در گذر زمان وارد زبان فارسی شده است.
در منابع طبیعی و جانورشناسی سنتی، فاخته (یا فافایس) پرندهای است با جثهای متوسط، پر و بال خاکستری مایل به آبی، منقاری باریک و صدایی غمانگیز که بیشتر در نواحی جنگلی و باغها زندگی میکند. در باورهای عامیانه، فاخته نماد اندوه، دلتنگی و انتظار است و صدای آن را نشانه فراق میدانستند. در برخی از آثار ادبی، از جمله در شعر فارسی، فاخته نماد عاشقی صبور و دردمند معرفی شده است.
از دیدگاه طب سنتی، عقیلی خراسانی در مخزنالادویه از «فافایس» نهتنها به عنوان نام پرنده، بلکه به عنوان منبعی برای برخی ترکیبات دارویی یاد میکند. در این متون، گوشت فاخته را دارای طبیعتی گرم و خشک دانستهاند و از آن برای تقویت معده و درمان ضعف عمومی یاد شده است. هرچند امروزه کاربرد دارویی آن منسوخ شده، اما مطالعهی این واژه و کاربردش در متون کهن نشان میدهد که چگونه زبان و دانش طبیعی در دورههای گذشته با فرهنگ، باور و زندگی روزمره مردم پیوندی ژرف داشته است.