غمود

لغت نامه دهخدا

غمود. [ غ ُ ] ( ع مص ) افزون گردیدن دسته های برگ عرفط چندانکه فروپوشد خار را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). انبوهی برگهای درخت عرفط چنانکه خار را بپوشد. ( از اقرب الموارد ). || خشک گردیدن چاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).
غمود. [ غ ُ ] ( ع اِ ) ج ِ غِمد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به غِمد شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سرانجام یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز