غزغز

لغت نامه دهخدا

غزغز. [ غ ُ غ ُ ] ( ع اِ ) کنج دهان از جانب باطن. ( منتهی الارب ). شِدق. غُزّ. غُزغُزَة. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

کنج دهان از جانب باطن شدق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال آرزو فال آرزو استخاره کن استخاره کن فال تک نیت فال تک نیت