عملجات

لغت نامه دهخدا

عملجات. [ ع َ م َ ل َ/ ل ِ ] ( از ع، اِ ) ج ِ عَمَله که خود در عربی جمع است، اما در فارسی امروز بمعنی کارگر استعمال میشود.
عملجات. [ ع َ م َ ل َ ] ( اِخ ) عملجات چقاخورنشین. تیره ای از شعبه ایهاوند، از طایفه هفت لنگ، از ایل بختیاری هستند. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 73 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کردار یعنی چه؟
کردار یعنی چه؟
کون کردن یعنی چه؟
کون کردن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز