لغت نامه دهخدا
علماد. [ ع ِ ] ( ع اِ ) گروهه ریسمان. ( منتهی الارب ). کلابه. ( ناظم الاطباء ).آنچه بافته را بر آن گروهه کنند. ( از اقرب الموارد ). علمادة. ج، عَلامدة، عَلامید. رجوع به علمادة شود.
علماد. [ ع ِ ] ( ع اِ ) گروهه ریسمان. ( منتهی الارب ). کلابه. ( ناظم الاطباء ).آنچه بافته را بر آن گروهه کنند. ( از اقرب الموارد ). علمادة. ج، عَلامدة، عَلامید. رجوع به علمادة شود.