این واژه در منابع معتبر لغت، از جمله اقرب الموارد، به معنای باز ایستادن، ایستادگی کردن و سرپیچی نمودن آمده است. کاربرد اصلی آن در توصیف حالتی است که شخص یا حیوانی با شدت و قوت از انجام فرمان یا حرکت به سوی جهتی خاص خودداری ورزد و در جای خود ثابت و مقاوم بماند. این اصطلاح حاکی از وجود ارادهای محکم و عدم تمایل قاطع در برابر خواسته یا فرمانی بیرونی است.
در متون کهن و فرهنگهای لغت عربی، برای این واژه مشتقات و کاربردهای گوناگونی ذکر شده است. بهطور مثال، هنگامی که گفته میشود «شَصَّ الْبَعِیرُ» یعنی شتر سرکشی کرد و از حرکت بازایستاد. این مفهوم اغلب برای حیواناتِ بارکش بهکار رفته که در برابر هدایت یا راندنِ صاحب خود مقاومت میکنند، اما در استعاره و انتقال معنایی، برای توصیف انسانهای سرسخت و نافرمان نیز استفاده میشود.
با توجه به ریشهٔ لغوی و معنای اصلی آن، میتوان این واژه را در زمرهٔ واژگانی قرار داد که بر سختی، امتناع و پایداری در برابر فشار دلالت دارند. بنابراین، در ترجمه و فهم دقیق متونی که این واژه در آنها بهکار رفته، باید به بافت جمله و موضوع متن توجه ویژهای داشت تا مفهوم مقاومت منفی یا نافرمانی به درستی انتقال یابد.