زیفان

لغت نامه دهخدا

زیفان. [ زَ ی َ ] ( ع مص ) زاف زیفاً و زیفاناً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به زیف شود. ( ناظم الاطباء ). تبختر در رفتار و در نهج البلاغة در وصف طاوس: «و یمیس بزیفانه »؛ مراد از زیفان حرکت دم طاوس است به چپ و راست. ( اقرب الموارد ). رجوع به زَیف شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دلاور یعنی چه؟
دلاور یعنی چه؟
چسی یعنی چه؟
چسی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز