واژۀ زِبغره که در متون کهن فارسی به کار رفته است، در واقع شکل دیگری از زابگر محسوب میشود. این اصطلاح، بر اساس آنچه در فرهنگ رشیدی آمده، بهعنوان یک اسم شناخته میشود و کاربرد آن در ادبیات گذشته نمایانگر غنای زبان فارسی و پیوند عمیق آن با تاریخ و فرهنگ این سرزمین است. در بررسیهای لغوی، چنین واژههایی اغلب نشاندهندهی ظرافتهای لهجهای یا دگرگونیهای آوایی در گذر زمان هستند. ثبت و حفظ این قبیل لغات در فرهنگهای معتبر، نه تنها به درک بهتر متون کلاسیک کمک میکند، بلکه سیر تحول زبان را نیز برای پژوهشگران روشن میسازد. بنابراین، زِبغره تنها یک واژهٔ منسوخ نیست، بلکه نمادی از تطور زبان و میراث مکتوب فارسی به شمار میرود. توجه به چنین مواردی، اهمیت حفظ و مطالعۀ متون کهن و فرهنگهای لغت تاریخی را در انتقال دقیق این گنجینه به نسلهای آینده بیش از پیش آشکار میسازد.