رغس

لغت نامه دهخدا

رغس. [ رَ ] ( ع اِمص ) دست و دسترس. ج، ارغاس. || نیکویی. || برکت. || گوالیدگی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
رغس. [ رَ] ( ع مص ) بسیار گردانیدن و ببرکت گردانیدن مال. ( ازمصادر اللغه زوزنی ). زیاد گردانیدن خدای مال کسی را و برکت دادن در آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس خل
کس خل
چوخ
چوخ
شکوه
شکوه
فال امروز
فال امروز