درخواهیدن

لغت نامه دهخدا

درخواهیدن. [ دَ خوا / خا دَ ] ( مص مرکب ) التماس و درخواست کردن. تقاضا کردن. ( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی ): گفت: ای بنده نافرمان هرچه گفتم نکردی، یک کار از تو درمیخواهم. گفت: چه خواهی ؟ گفت: ترا بخواهم آراست. ( یوسف و زلیخا چ 2 ص 33 ).
نوح چون شمشیر درخواهید از او
موج طوفان گشت ازو شمشیر جو.مولوی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سنگلاخ
سنگلاخ
نمایان
نمایان
طی کشیدن
طی کشیدن
میسترس
میسترس