خمداد

لغت نامه دهخدا

خمداد. [ ] ( اِخ ) جایی است [ بحدود ماوراءالنهر ] که اندر او بت خانه های... و اندر وی اندکی تبتیانند و بر دست چپ او حصاری است که اندر وی تبتیانند. ( حدود العالم ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
شغال
شغال
دلاور
دلاور
آویزون
آویزون
قرین
قرین