خرغانکثی

لغت نامه دهخدا

خرغانکثی. [ خ َ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به خرغانکث که قریه ای است از قرای بخارا. ( از معجم البلدان ).
خرغانکثی. [ خ َ ک َ ] ( اِخ ) محمدبن الخضربن شاهویه، مکنی به ابوبکر. از راویان بود و از عبداﷲبن محمدبن البغوی حدیث شنید و ازاو ابوعبداﷲ محمدبن احمد العنجار حدیث گفت. مرگ وی بسال 357 هَ. ق. اتفاق افتاد. ( از معجم البلدان ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو