ختب

ختب واژه‌ای است که در زبان عربی و با تلفظ خَتَّب به کار رفته و در منابع لغوی کهن، از جمله در فرهنگ‌های عربی به فارسی، ثبت شده است. این واژه به‌صورت اسم به کار می‌رود و بر اساس اشاره‌های تاریخی، به مفصل خرگوشی واقع در ناحیه زیر زانو اطلاق می‌شده است. چنین کاربردهایی عموماً در متون طب سنتی یا توصیفات کالبدشناختی حیوانات دیده می‌شود.

در فرهنگ دزی، که از مهم‌ترین فرهنگ‌های عربی به اروپایی محسوب می‌شود، این واژه در جلد نخست و در صفحه ۳۵۰ ذکر شده و اشاره شده که ختب در اصل به بخشی از پای خرگوش گفته می‌شده که به‌صورت مفصل خمیده در زیر زانو قرار دارد. این نوع استفاده نشان‌دهندهٔ دقت نظر فرهنگ‌نویسان قدیم در ثبت اجزای بدن حیوانات و انتقال دقیق مصطلحات در زبان عربی است.

با توجه به این تعریف، می‌توان گفت ختب نامی تخصصی برای اشاره به آناتومی خاص پای خرگوش بوده و امروزه کمتر در گفتار عمومی به کار می‌رود. با این حال، ثبت چنین واژه‌هایی در متون تاریخی و لغتنامه‌ها، از غنای زبان و توجه پیشینیان به جزئیات طبی و زیست‌شناختی حکایت دارد و برای پژوهشگران حوزه‌های زبان‌شناسی تاریخی، طب سنتی و جانورشناسی می‌تواند حائز اهمیت باشد.

لغت نامه دهخدا

ختب. [ خ َ ] ( ع اِ ) مفصل خرگوشی زیر زانو. ( از دزی ج 1 ص 350 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ارمنی فال ارمنی فال اعداد فال اعداد فال آرزو فال آرزو