حفائر

لغت نامه دهخدا

حفائر. [ ح َ ءِ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ حفیرة. ( اقرب الموارد ). رجوع به حفیرة شود.
حفائر. [ ح َ ءِ ] ( اِخ ) آبی است بنی قریظه را براه دست چپ حاجیان کوفه.