حسن مهلبی

لغت نامه دهخدا

حسن مهلبی. [ ح َ س َ ن ِ م ُ هََل ْ ل َ ] ( اِخ ) ابن احمد مکنی به ابوالحسین. درگذشته 380 هَ. ق. او راست: «المسالک و الممالک » که برای معز فاطمی فرمانروای مصر تألیف کرده و آن را بنام او «عزیزی » نامیده است. ( هدیة العارفین ج 1 ص 273 ).
حسن مهلبی. [ ح َ س َ ن ِ م ُ هََل ْ ل َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن علی حلبی مهلبی. او راست: «الانوار البدریة» و در آن شبهات یوسف بن مخزوم قدری واسطی متکلم که در آغاز قرن هشتم هجری میزیست رد نموده است. و آن را در 6 جمادی الاَّخرة 840 هَ. ق. به دستور ابن فهد حلی تألیف کرده است. ( ذریعه ج 2 ص 419 ).
حسن مهلبی. [ ح َ س َ ن ِ م ُ هََل ْ ل َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن هارون بن ابراهیم بن عبداﷲ مهلبی مکنی به ابومحمد از فرزندان مهلب بن ابوصغره است. وی وزیر معزالدولة آل بویه بود در بصره 291 هَ. ق. بزاد و در راه واسط 353 هَ. ق. درگذشت و در بغداد بخاک سپرده شد. او راست: «دیوان الرسائل » و «دیوان شعر»و «الاصول » در نحو و «اللغة» در مخارج حروف. ( هدیة العارفین ج 1 ص 270 ) ( زرکلی چ 1 ص 238 ) ( فوات الوفیات ).

فرهنگ فارسی

ابن محمد بن هارون بن ابراهیم بن عبدالله مهلبی مکنی بابومحمد از فرزندان مهلب بن ابو صغره است وی وزیر معزالدوله آل بویه بود