حرقانی

لغت نامه دهخدا

حرقانی. [ ح َ رَ نی ی ] ( ع ص ) عمامه حرقانی؛ دستار خاکستری رنگ. ( از منتهی الارب ).
حرقانی. [ ح َ ]( ص نسبی ) منسوب به حرقا بطنی از قضاعة. ( سمعانی ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال تماس فال تماس فال تک نیت فال تک نیت فال چوب فال چوب