حبلات

در لغتنامه‌های کهن فارسی، واژه‌ی حُبلات به‌صورت جمع حُبله ثبت شده است. این واژه در اصل به برگ‌های درخت سمر که نوعی درخت خاردار بیابانی است  اشاره دارد. از سوی دیگر، این واژه در حوزه‌ی ادوات و زین‌افزارها، به نوعی خاص از آرایه‌ها و تزئینات متعلق به حَمیل اطلاق می‌شده است. حمیل به کمربند یا بندی گفته می‌شده که در سنت‌های کهن برای آویختن شمشیر یا سایر ادوات مورد استفاده قرار می‌گرفته است. بنابراین، حبلات به‌عنوان یک اصطلاح، هم در حوزه‌ی گیاه‌شناسی و هم در حوزه‌ی صنایع‌دستی و وسایل تزئینی کاربرد داشته و نشان‌دهنده‌ی غنای زبان فارسی در بیان مفاهیم گوناگون با ریشه‌ای واحد است.

لغت نامه دهخدا

حبلات. [ ح ُ ] ( ع اِ ) ج ِ حُبلَة.اوراق سمر. || نوعی از پیرایه های حمیل.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال لنورماند فال لنورماند فال ارمنی فال ارمنی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی