حاقنه

لغت نامه دهخدا

( حاقنة ) حاقنة. [ ق ِ ن َ ] ( ع ص، اِ ) نعت فاعلی، تأنیث حاقن. || معده. ( منتهی الارب ). || مغاک که میان ترقوه و کتف است، و آن دو باشد. ( منتهی الارب ). میان چنبر گردن و رگ گردن. گو چنبر گردن. || قسمت زیرین شکم. ج، حواقن. ( منتهی الارب ). || لألحقن حواقنک بذواقنک؛ یعنی ترا به فکر خواهم انداخت، چه انسان متفکر ذقن را به گودی ترقوه فرومی برد. این مثل را هنگام تهدید به قهر و غلبه گویند. ( از منتهی الارب ). || گو دندان. ( مهذب الاسماء ).