جاض

لغت نامه دهخدا

جاض. [ جاض ض ] ( ع ص ) نعت فاعلی از جَض. خرامنده. || حمله کننده. ( منتهی الارب ). و فعل آن با «علی » متعدی شود. یقال: جض علیه بالسیف. || سخت دونده. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بلا
بلا
اسکل
اسکل
سلیم
سلیم
نقض
نقض