تلعج

لغت نامه دهخدا

تلعج. [ ت َ ل َع ْ ع ُ ] ( ع مص ) تیزشهوت شدن زن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تک نیت فال تک نیت فال فنجان فال فنجان