تحصیه

لغت نامه دهخدا

( تحصیة ) تحصیة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) حفظ و نگاه داشتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || پناه دادن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جنگ اول، به از صلح آخر
جنگ اول، به از صلح آخر
سلیم
سلیم
کس ننه
کس ننه
افتخار
افتخار