بدیذج

واژه‌ی بَدیدَج که در متون کهن فارسی به کار رفته است، در واقع شکل معرَّب‌شده‌ی واژه‌ی فارسی پدیده محسوب می‌شود. این اصطلاح در زبان فارسی به معنای نمونه، الگو یا مثالی است که برای تقلید یا بررسی ارائه می‌شود. کاربرد این لغت نشان‌دهنده‌ی تأثیرپذیری زبان عربی از زبان فارسی در دوره‌های تاریخی و به ویژه در عصر شکوفایی تمدن اسلامی است.

در منابع لغوی و فرهنگی، از جمله در یادداشت‌های مؤلفان قدیم، به این ارتباط زبانی و معنایی اشاره شده است. این امر گواهی بر غنای زبان فارسی و نقش آن به عنوان یکی از زبان‌های علمی و ادبی در تبادلات فرهنگی منطقه است. بررسی چنین واژه‌هایی، پیوندهای عمیق فرهنگی و زبانی میان تمدن‌های همجوار را بیش از پیش آشکار می‌سازد.

بنابراین، بدیدج نه تنها یک واژه‌ی منفرد، بلکه نمادی از تعاملات زبانی و فرهنگی گسترده‌تر است. مطالعه‌ی این گونه مصطلحات، برای درک سیر تحولات تاریخی زبان و ادبیات فارسی و همچنین شناسایی میزان تأثیر و تأثر آن از دیگر زبان‌ها، امری ضروری و سودمند به شمار می‌آید.

لغت نامه دهخدا

بدیذج. [ ب َذَ ] ( ص ) معرب پدیده. نمونه. ( از یادداشت مؤلف ).