واژهٔ انقیضاض مصدری عربی و از ریشهٔ ق ض ض است که در اصل به معنای شکافتن و فروریختن تدریجی دیوار یا بنایی است، بیآنکه یکباره فروبریزد. این اصطلاح در متون کهن معماری و توصیف ساختمانهای فرسوده بهکار میرفته و بر پدیدهای خاص دلالت دارد: ایجاد شکافهای عمیق در دیوار که به ریزش کامل منجر نمیشود، اما استحکام و یکپارچگی سازه را مخدوش میسازد. چنین حالتی نشان از فرسودگی مصالح یا ضعف در پیسازی دارد که بهمرور و تحت تأثیر عوامل طبیعی پدید میآید.
در ادبیات فارسی، این واژه گاه بهصورت مجازی برای بیان وضعیت ناپایدار یا در حال فروپاشی غیرمستقیم یک نظام، رابطه یا ساختار اجتماعی بهکار رفته است. در این مفهوم، انقیضاض تنها اشاره به تخریب فیزیکی ندارد، بلکه نمادی از تضعیف تدریجی بنیانهایی است که ظاهراً پابرجا به نظر میرسند، اما از درون دچار شکاف و اضمحلال شدهاند. این اصطلاح در متون تاریخی و ادبی میتواند توصیفکنندهی اوضاع حکومتهای رو به زوال یا نهادهای در حال فروپاشی باشد.
با توجه به کاربرد تخصصی و کهن این واژه، ذکر آن در فرهنگهایی مانند «ناظمالاطباء» نشان از اهمیت آن در حوزۀ لغتشناسی قدیم دارد. امروزه اگرچه این کلمه کمتر در گفتار روزمره بهکار میرود، ولی در متون akademik و تحقیقاتی مرتبط با مرمت بناهای تاریخی، باستانشناسی یا تحلیل استعارههای ادبی میتواند مورد توجه قرار گیرد. فهم دقیق چنین термиینی به درک بهتر متون کهن و ظرافتهای زبانی آنها کمک شایانی میکند.