المستان

لغت نامه دهخدا

المستان. [ ]( اِخ ) در نزهةالقلوب آمده: تومان لر بزرگ، ولایتی معتبرست و درو چند شهرها: شولستان فارس و کردارکان قهپایه المستان از حساب آنجاست. رجوع به همین کتاب چ لیدن ص 70 و حاشیه همان صفحه و «قهپایه المستان » شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کمینه
کمینه
حوصله
حوصله
ویو
ویو
سپور
سپور