اسقَلِبیوس اول در اساطیر یونان باستان، به عنوان ایزد پزشکی و درمان شناخته میشد. او نماد دانش پزشکی و درمانگری بود و دخترانش، هیگیهیا، مدیترینه و پاناسئا، به ترتیب نمایانگر بهداشت، پزشکی و التیام دردها بودند.
در روایتهای یونانی، اسقلبیوس فرزند آپولون و از تواناییهایش شفا بخشیدن به بیماران و حتی زنده کردن مردگان بود. زمانی که او هیپولیتوس را از مرگ نجات داد و پولی از او دریافت کرد، فلوطن، خدای مردگان، به زئوس شکایت کرد که اسقلبیوس ممکن است مملکت او را خالی از سکنه کند. زئوس به این دلیل که تعادل دنیا به خطر افتاده بود، با زدن صاعقهای جان اسقلبیوس را گرفت.
اسقلبیوس یکی از چهار پادشاهی بود که از هرمس دانش و حکمت آموخت و به خاطر دانش فراوانش به شهرت رسید. هرمس پس از صعود به آسمان، به اسقلبیوس اطلاع داد که انسانها از علم و برکت او محروم خواهند شد و این موضوع او را بسیار غمگین کرد. به همین دلیل، دستور داد تا تصویر او را در معبدش به تصویر بکشند، به گونهای که نشاندهنده عظمت و وقار او باشد. تصویر او در حال صعود به آسمان بود و مردم در برابر آن به احترام میایستادند، همانگونه که در زمان حیات هرمس برای او احترام قائل میشدند.
با گذشت زمان، زمانی که یونانیان بر سرزمینی که اسقلبیوس پادشاه آن بود تسلط یافتند، معبد و تصویر او را دیدند و به اشتباه گمان کردند که آن تصویر متعلق به اسقلبیوس است و از داستان هرمس بیخبر بودند. این نوع احترام و پرستش به تدریج منجر به پرستش خدایان و بتها شد و نشاندهنده تأثیر عمیق اسطورههای یونانی بر فرهنگ و آیینهای مذهبی آن زمان است.