اریستمن

لغت نامه دهخدا

اریستمن. [ اَ ت ُ م ِ ]( اِخ ) آریستومن. رئیس مردم مِسه نا بود که با اهالی اسپارت جنگی سخت کرد ( 685ق. م. ) و مدت یازده سال برفراز کوه ( ( ایرا ) ) در قلعه ای بهمین نام بسر برد و عاقبت آنگاه که اسپارت برمسه نا تسلط یافت ناچار بتسلیم شد و به آرکادیا رفت و از آنجا نیز بجزیره رُدِس تبعید شد و بدانجا درگذشت. ( در حدود سال 671 ق. م. ) ( لغت نامه تمدن قدیم ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مستقیم
مستقیم
خنیاگر
خنیاگر
متعاقبا
متعاقبا
سنگلاخ
سنگلاخ