اثجام

لغت نامه دهخدا

اثجام. [ اِ ] ( ع مص ) همیشگی گرفتن. || پیوسته باریدن. ( زوزنی ). پیوسته شدن باران. ( تاج المصادر ): اثجم المطر؛ کَثُرَ و دام َ. ( منتهی الارب ). || اثجمت السماء؛ زود بارید و دوام گرفت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روز جاری
روز جاری
گاییدن
گاییدن
اگزجره
اگزجره
فال امروز
فال امروز