رشیدی کازرونی

لغت نامه دهخدا

رشیدی کازرونی. [ رَ دی ِ زِ ] ( اِخ ) یا رشید کازرونی. رشیدی برادر بزرگترارشد کازرونی است. این شعر از او دیده، نوشته شد:
ز فریاد سگت شبهامرا خون در جگر باشد
مبادا بر سر کوی تو غیری در گذر باشد.
( از آتشکده آذر چ شهیدی ص 305 ). رجوع به رشید کازرونی در همین لغت نامه و مجالس النفائس ص 389 شود.

فرهنگ فارسی

یا رشید کازرونی رشیدی برادر بزرگتر ارشد کازرونی است

جمله سازی با رشیدی کازرونی

پس از وقوع جنگ جهانی اول و حمله انگلیسی‌ها به نیمروز ایران از جمله فارس و کازرون، ناصر دیوان کازرونی و یارانش به همراه سایر سرداران نیمروز چون صولت‌الدوله قشقایی به جنگ با انگلیسی‌ها پرداختند و پیروز شدند. کازرون در دوره پهلوی دارای شهرداری و فرمانداری مستقل شد و شهرستان ممسنی از آن جدا شد. همچنین با ایجاد محور شیراز-چنارشاهیجان-بوشهر، شهر کازرون در بن‌بست قرار گرفت.