ابوالاسود دئلی، که نام اصلی او ظالم بن عمرو (یا به روایتی دیگر سلیمان بن عامر) است، یکی از شخصیتهای برجسته در تاریخ صدر اسلام به شمار میرود. اختلافاتی در مورد نام کامل، نسب و حتی نسبت او وجود دارد؛ برخی او را به قبیله دئل از کنانه نسبت میدهند و برخی دیگر نام او را به دیل (جانوری میان راسو و روباه) مرتبط دانستهاند. ابوالاسود به خاطر هوش سرشار، عقل کامل و جایگاهش به عنوان یکی از سادات تابعین شناخته میشود. او که بصری بود، طبق برخی روایات، معلم فرزندان زیاد بن ابیه نیز بوده است.
در طول زندگی پر فراز و نشیب ابوالاسود دئلی، او مسئولیتهای مهمی را بر عهده داشت. به عنوان نمونه، در زمان استانداری عبدالله بن عباس در بصره، ابوالاسود به نیابت از او این سمت را عهدهدار شد و تا زمان شهادت امام علی (ع) در این جایگاه باقی ماند. این مسئولیت نشاندهنده اعتماد و جایگاه والای او در میان یاران امام علی (ع) است. همچنین، سفرهای او به مناطقی چون فارس و اصفهان، گستره فعالیتهای او را فراتر از بصره نشان میدهد.
وفات ابوالاسود دئلی نیز با اختلافاتی در سالهای 99 هجری قمری (مطابق با 717 میلادی) یا 69 هجری قمری (مطابق با 689 میلادی) در زمان طاعون جارف، و حتی 101 هجری قمری (مطابق با 719 میلادی) در دوران خلافت عمر بن عبدالعزیز ذکر شده است. گفته شده که او در سن 85 سالگی و به دلیل بیماری فلج درگذشته است. ضربالمثل معروف "خانه خویش فروختی؟ گفت همسایه را فروختم" نیز گویای دوراندیشی و تدبیر او در مواجهه با مشکلات است، چرا که او خانهاش را به دلیل آزار همسایه فروخت و به این ترتیب از شر همسایه خلاص شد.