لغت نامه دهخدا
موی ریختن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) مو ریختن. ریختن موی سر و صورت انسان. ریختن موی تن جانوران. ریختن موی بر اثر پیری یا بیماری. ( از یادداشت مؤلف ):
از دهان تو همی آید فژاک
پیر گشتی ریخت مویت از هباک.طیان.|| ترسیدن. هراسیدن. سخت واهمه داشتن از کسی. ترس داشتن از کسی. ( یادداشت مؤلف ).