گربه ٔ مشکین

لغت نامه دهخدا

گربه مشکین. [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ م ِ / م ُ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) نوعی از گربه صحرائی که به عربی زباد گویند. ( آنندراج ) ( غیاث ). رجوع به گربه زباد شود.

جمله سازی با گربه ٔ مشکین

مشکین رسنت چو پردهٔ ماه شود بس پرده‌نشین که ضال و گمراه شود
هر که با مشکین غزالان همچو مجنون خو گرفت میرمد ز آنجا که بوی مردم دنیی بود
دل که عمریست در افتاده بچاه ذقنش نیست در دست جز آن طره مشکین رسنش
می مشکین گسارد تا گه بوس و کنار آید هوا خوش گردد و با طبع خسروسازگار آید
گر شوم جویا به باد زلف او پیمانه نوش ساغر می در کفم چون نافه مشکین می شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال رابطه فال رابطه