کته خواست کوتی

لغت نامه دهخدا

کته خواست کوتی. [ ک َ ت َ خوا / خا ] ( اِخ ) دهی است از دهستان لیتکوه در ناحیه آمل. ( سفرنامه مازندران ص 113 بخش انگلیسی و ترجمه آن ص 153 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان لیتکوه در ناحیه آمل

جمله سازی با کته خواست کوتی

همی خواست آید برش جنگ‌جوی ابا او به کین رو درآرد به روی
سزن آکسو تحصیلات مدرسه خود را در دبیرستان دخترانه ازمیر به پایان رساند و به خواست پدرش وارد دانشکده زراعت دانشگاه اژه شد.
هر درد در عالم بود این فیض میدارد دوا هم درد من از عشق خواست هم عشق دردم را دواست
زبان: رفيق شما (دست ) مى خواست خود را تبرئه كند اما نتوانست.
گر از معشوق صد جور و جفا خاست چو رخ بنمود عذر جرمها خواست