کالبد شناس

فرهنگ عمید

متخصص تشریح، متخصص کالبدشناسی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه به تشریح عملی معرفت دارد عالم کالبد شناسی.

فرهنگستان زبان و ادب

{anatomist} [پزشکی] متخصص کالبدشناسی

جمله سازی با کالبد شناس

در ۱۳۶۸/۰۴/۰۳ شهر قدس از رشد روستای قلعه‌حسن‌خان و ادغام آن با نقاط دیگری مانند سرخ حصار، کاووسیه و شهرک بهشتی (قدس) به وجود آمده است. از این‌رو می‌توان دو دوره متمایز را برای تحول کالبدی شهر متصور گردید:
خودآگاه مرلین به کالبد دنیل جکسن اندر می‌شود و وی شروع به ساخت سانگرال می‌کند.
مردن من بین که چون شب بازگشتم از درت کالبد باز آمد و جان بر سر کویت بماند
در این یشت کالبد اهورامزدا به سان خورشید نمودار شده‌است و خورشید زیباترین پیکر را در میان آفریدگان دارد:
اگر می نیستی، یکسر همه دل ها خرابستی اگر در کالبد جان را ندیدستی، شرابستی
گویی کدام؟ روح که در کالبد دمید یا عقل ارجمند که با روح یار کرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لوتی یعنی چه؟
لوتی یعنی چه؟
تعامل یعنی چه؟
تعامل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز