پیش تامل گر

فرهنگستان زبان و ادب

پیش تأمل گر
{precontemplator} [اعتیاد] فردی که در مرحلۀ پیش تأمل قرار دارد

جمله سازی با پیش تامل گر

و بر همين قياس است اقوال ديگرى كه بر هيچيك از آنها دليلى نيست، نه لفظى از خودآيه و نه قرينه اى از خارج هست كه بتوان بخاطر آن آيه را بر يكى از ايناقوال حمل كرد، و كمى تامل در سياق آيه و مطالب گذشته ما، اين معنا را روشن مى سازد.
جدا از کارهای برنامه‌ریزی شده و نیازهای گستردهٔ کار معماری او، کار پیکرتراشی اسمیت دارای ۳ بعدی بود که خروجی‌های مدولار آن بدون هیچ شریک عملی و با هدف تفکر و تامل زیبا شناختی صورت گرفت.
تاريخ زندگانى امام زين العابدين عليه السلام از نمونه هاى والاى كتاب خلقت است كهبا اندكى تامل، بيشترين نويد از ان گرفته مى شود.
زندگی جنگ است جانا بهر جنگ آماده شو نیست هنگام تامل بی‌درنگ آماده شو
بی تامل کمتر از قطره است بحر بیکنار با تامل قطره بحر بیکنار آید به چشم
ای‌حباب اجزای‌ موجی، سازت‌از خود رفتن است یک تامل‌وار اگر با خود فرو مانی بس است