پوست پار
جمله سازی با پوست پار
فنا خواهید شد هر چار دوست که با مغزت نخواهد ماند چون پوست
بی تو شبها از هجوم درد بیمار ترا می تپد چون نبض جسم ناتوان در زیر پوست
چون پوست نشان ز دوست می داد خود را تسکین به پوست می داد
ز فرّ شمع روی دوست میتافت زتفّ باده دل در پوست میتافت
یا بکش خصم را و برکن پوست یا بدشمن سپار خانه دوست