لغت نامه دهخدا
ووژ زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) ووژ زدن مگس؛ بسیار بودن مگس در جایی. ( فرهنگ فارسی معین ). وور زدن. وول زدن.
ووژ زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) ووژ زدن مگس؛ بسیار بودن مگس در جایی. ( فرهنگ فارسی معین ). وور زدن. وول زدن.
(مصدر ) ووژ مگس. بسیاربودن مگس در جایی.
💡 قضات منصوب شده برای دوره اداری از ۲۴ مه ۲۰۰۶ عبارتند از: دکتر پیتر باومن (اتریش)، خانم میا ووترز (بلژیک)، آقای الیویه تالسوسکی (دانمارک)، خانم ماری-کلر گویادر (فرانسه)، استاد آرمین فون بوگاندی (آلمان)، آقای انگگلبرت آلبرتوس [برت] مان (هلند) و استاد ووژان لوو (انگلستان).
💡 استادان جدید به این رشته علاقهمند شدند و بخشهای دیگری را در ووژ ایجاد کردند و این گونه بود که نیپون کمپو در شرق بزرگ فرانسه و سپس در مناطق دیگر قلمرو به پیشرفت خود ادامه داد.[نیازمند منبع]
💡 پس از تمرینات فشرده در ارتفاعات اتریش، رومل با این یگان ابتدا بین ماههای دسامبر ۱۹۱۵ تا اکتبر ۱۹۱۶ در ناحیه ووژ در جبهه غربی بود و سپس با آن به رومانی منتقل شد.
💡 پس از ایجاد ثبات خط مقدم در رومانی، گردان رومل بین ماههای ژانویه تا ژوئیه سال ۱۹۱۷ به ووژ در جبهه غربی بازگشت و به آموزش نیروها پرداخت.